اگر بخواهیم روی اینترنت پول در بیاوریم، چه باید بکنیم؟ سادهترین راه این است که کسی را پیدا کنیم که روی اینترنت پول در میآورد و به او کمک کنیم. در آن صورت اگرچه میتوانیم پولی در آورده و خرج کنیم، اما نمیتوانیم خود را دارای یک کسب و کار آنلاین بدانیم. اول از همه تصمیم بگیرید که قصدتان کسب و کار آنلاین است یا فقط پول در آوردن. اگر مصمم به کار آنلاین نیستیم، راههای سادهتری در فضای جامعه هست که پول کم ریسکتری از فعالیت آنلاین نصیبمان کند.
راه دیگر، پیدا کردن یک بیست و پنج تومانی بزرگ و قراردادن آن روی دکمه «ریفرش» است، اما نه. این دیگر فایده ندارد. گذشت زمانی که سایتها برای هر ریفرش اضافه صفحه، پز میدادند و گاهی حاضر به خرج کردن برای آن بودند. این روزها به اینترنت از این کلک ها نمیشود زد و راههای خلاقانهتری نیاز داریم. پس باید خلاق باشیم. این متن اصول ماهیگیری را مرور میکند اما در نهایت ماهی با خلاقیت شما در تور خواهد افتاد.
سایت بزنیم پول در بیاریم!
راهاندازی سایت به خودی خود باعث پول در آوردن نمیشود. چه بسیار سایتهایی که ده سال است کار میکنند و ضرر میدهند و چه بسیار سایتهایی که هنوز از گرد ره نرسیده مشهور شده و پولشان از پارو بالا رفته. سایت زدن به خودی خود برای شما پول نمیسازد اما اگر ایدهای داشته باشید که تنها با یک سایت قابل ارائه باشد، شک نکنید که راهاندازی سایت شما میتواند یک قدم خوب برای پول در آوردن باشد. جدای از آن فکر نکنید همیشه خود سایت قرار است مستقیم درآمد را به جیب شما سرازیر کند، موفقیت در راه اندازی یک سایت گاهی خودش موجب کسب درآمدهای جانبی میشود. به شما اعتبار میدهد و منزلت اجتماعی بهتری را برایتان به ارمغان میآورد. اما یک سایت شلخته، باری به هر جهت و بیهدف، شخصیت شما را بیشتر زیر سوال خواهد بود.
وبلاگ بزنیم پولدار شیم!
وبلاگ معمولا پر از نوشتههای شخصی است. اما بودهاند آنهایی که با راهاندازی وبلاگ هم پول در آوردند. این کسب درآمد گاهی به پشتوانه اعتباری بوده که برای خود با وبلاگ فراهم کردهاند و در خارج از فضای وبلاگ پروژههای سودده را مدیریت کرده یا در آن مشارکت کردهاند یا حتا مثلا مشاوره دادهاند یا آنکه به طور مستقیم بر اثر استقبالی که از وبلاگ آنها شده، از طریق آگهی یا رپرتاژ آگهی درآمدی هر چند کوچک داشتهاند. خود من زمانی درباره خوراکیها مینوشتم و یک همبرگرفروشی به من آگهی خوبی داد که اولین لپتاپم را از طریق آن آگهی خریدم. یا سایت «یکپزشک» آن قدر با نوشتههای مربوط به تکنولوژی اش مشهور شده که حالا سمت چپ وبلاگش سرشار از تبلیغات مختلف است.
این روزها، نون توی اپلیکیشنه!
یه سری به بازار موبایل یا پاساژ پایتخت که بزنید، میبینید که با همه این گرانیها، چطور قفسههای مربوط به گوشیهای هوشمند خالی میشود. هر کدام از این آیفونها و آیپد ها و گوشیهای دیگر که فروش میروند یک بازار بالقوه برای اپلیکیشنهای موبایل محسوب میشوند، عجب بازار خوبیست نه ؟ نه ! بازار اپلیکیشن در ایران هنوز جوان است و البته برای بالندگی نیاز به پیش زمینههایی دارد که هنوز فراهم نیست. بخش زیادی از آن مربوط به این است که با کارتهای شتاب نمیشود اپلیکیشن خرید و نیاز به کارتهای اعتباری بانکهای خارجی و یا خرید گیفتکارت های آیتیونزِ کشورهای دیگر است. تا به حال چند کارت این شکلی را از نزدیک دیدهایم؟ فکر نمیکنم زیاد باشد. پس وقتی خودمان با این انگیزه برای پول درآوردن از اینترنت هنوز نتوانستهایم یا نخواستهایم تجربه خرید اپلیکیشن را داشته باشیم، چه توقعی است مشتریانی که در این وادی سیر نمیکنند، بتوانند به این راحتیها مشتری ما باشند و تعدادشان آن قدر زیاد باشد که یک دلار یک دلار برای من و شما پولی قابل توجه شود؟ اپلیکیشن میتواند اگر مخاطب خود را جهانی فرض کنید و ایدهای واقعا خلاقانه در آن به کار گیرید و قابل رقابت باشد، زندگی شما را متحول کند، اما بدون اینها، فعلا نانی در روغن نیست.
ویدئو میسازیم میترکونیم پولدار میشیم!
ساخت ویدئو میتواند شما را مشهور کند اما تضمینی نیست شما با آن به پول برسید. چرا، اگر گنگنم استایل (ویدئوی برتر امسال از کره جنوبی که رکورد یوتیوب را زد) باشید، به افتخارتان لوگوی سایت را هم عوض میکنند و به شما اجازه حرکات موزون همراه با رئیس سازمان ملل هم خواهند داد، اما در غیر این صورت باز هم بدون کارت اعتباری هر بیننده بیشتر میتواند اعتبار شما را اضافه کند و به طور مستقیم پولی به شما نمیرسد. اما کارت اعتباری معتبر از کشوری خارجی داشته باشید و بتوانید با یوتیوب «طی» کنید، بخت با شما خواهد بود حتا اگر یک مخاطب بیشتر داشته باشید. اگر ویدئو را به انگلیسی بسازید و راه مطرح شدنش را بلد باشید، میتوانید به این راه امیدوار شوید. اما کسی برای این که ما دوست داریم بیشتر دیده شویم، و فقط دوست داشته باشیم بیشتر دیده شویم به ما پول نمیدهد.
همه اینها را نگفتم تا شما را از پول درآوردن و سرمایهگذاری روی فضای مجازی پشیمان کنم. چرا که اگر این طور بود، صبح تا شب و شب تا صبح خودم هم به این مساله فکر نمیکردم و تاحالا یک کافیشاپی چیزی باز کرده بودم. همه موانعی که ذکر شد در آینده حل میشود و بالاخره روزی خواهد رسید که همه ما نه در دکان سرِ گذر، که روی اینترنت با هم رقابت خواهیم کرد.
این موج همین امروز هم شروع شده و موج راهاندازی «استارتآپ» ها روز به روز فراگیر تر میشود. حتا خیلی از موسسات و شرکتها در حال حاضر از این میلِ به راهاندازی استارتاپ است که نان میخورند. پس اگر میخواهیم به فکر یک کار «آینده دار» باشیم، از همین الان لازم است که برای آن برنامه ریزی کنیم.
در گذشتهای نه چندان دور، همه ما به دنبال راهاندازی یک سایت دات کام بودیم تا موفقیتمان در فضای مجازی تضمین شود، اما پس از موج اولیه سایتها، بسیاری از آنها به خاطرهها پیوستند و رد پررنگی باقی نگذاشتند. حالا نوبت استارتاپهاست که از راه رسیدهاند. برای آنکه استارتاپ شما موفق عمل کند، لازم است یک برنامه اقتصادی منظم داشته بشاید.
برای رسیدن به روز خوشِ کاریتان، از شکستهای کوچک در کسب و کار آنلاین ناراحت شوید اما ناامید نشوید و پله به پله استارتآپهای بزرگتری را راه اندازی کنید. از شبکه ارتباطی دوستانه و شبکههای آنلاین اجتماعی نهایت استفاده را برای آموختن، به اشتراک گذاشتن و دریافت بازتاب کارهایتان ببرید.
از فکر کردن به ایدههای تازه دست نکشید، با مخاطبان ارتباط برقرار کنید و البته نام خوب و به یادماندنی برای استارتآپ خود انتخاب کنید. در صورتی که همه این مراحل را درست طی کردید، شاید بتوانید از ویدئو، وبلاگ، وبسایت و اپلیکیشن موبایل آن پول خوبی برای خود بسازید.
این مطلب، طی سلسله مطالب «وبنورد» در هفتهنامه چلچراغ، چاپ تهران منتشر شده است.
نویسنده : نیما افشارنادری
موضوع مطلب : تبلیغات اینترنتی, درآمد اینترنتی, درآمدزایی, روشهای پول درآوردن, شغل اینترنتی, پول در آوردن از اینترنت